یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
شهید آیت

حوزه/ نماینده پرشور تهران در مجلس اول پس از شهادت، در دهه شصت و به تبع آن دهه هفتاد و بیشتر به دلیل سیطره آنان که مورد تخطئه اش بودند، مسکوت و مغفول بود تا اینکه در سال هشتاد و هشت، ققنوس وار از خاکستر وقایع خرداد ماهِ آن، برخاست!

به گزارش خبرگزاری حوزه، محمدرضا کائینی (روزنامه‌نگار حوزه تاریخ) به مناسبت ۱۴ مرداد سالروز شهادت دکتر سید حسن آیت با انتشار تصویری از پیکر آغشته به خون وی در شبکه اجتماعی، نوشته است:

سید حسن آیت پیش و البته بیش از آن پس از پیروزی انقلاب، با جریانات گوناگونی درگیر بود. از جبهه ملی و نهضت آزادی و مجاهدین خلق گرفته تا بنی صدر و ابواب جمعی اش و ایضا جناح مصدقی حزب جمهوری اسلامی و...الخ! تهدیدات نسبت به او نیز، از پیدایش فرقان آغاز شد تا پایان حیاتش. با این همه عواملی چند باعث شد که پس از ترور وی، بیشتر نگاه ها و اتهام ها، معطوف به جریانی شود که او در دو ماه پایانی حیات، بیشترین چالش را با آن داشت.

او در هفتم تیر و در جلسه عصرِ حزب جمهوری اسلامی، با آیت الله بهشتی وارد بحث شد که: در صورت معرفی میر حسین موسوی به عنوان وزیر خارجه، حتما در مجلس با وی مخالفت خواهد کرد! مخاطب اما، به وی زنهار داد که: باید تابع تصمیمات حزب باشد و تکروی نکند! جلسه بدون نتیجه پایان یافت و آیت خسته از آن محاجّه، روانه منزل و ساعتی بعد حزب منفجر شد! او اما به رغم فضای عاطفی پیش آمده پس از شهادت دوستانش، همچنان بر نگره خود پای فشرد و در چهاردهم تیرماه شصت (دقیقا یک ماه پیش از ترورش) در مجلس با موسوی به مخالفت پرداخت.

او به شهادت دوستانش، حضور موسوی را در کابینه دکتر باهنر نیز بر نمی‌تافت و با علم به اینکه قرار است او در عداد وزرای نخست وزیر جدید باشد، تصمیم داشت تا در جلسه چهارده مرداد مجلس نیز، در این باره سخن بگوید که البته عمرش بدان کفاف نداد!

صبح روز حادثه، جواد خردیار محافظ مورد علاقه آیت، به مرخصی ده روزی رفته بود! آیت و خانواده اش، جانشین وی را نمی شناختند! آقای نماینده به سان همیشه، با چابکی از منزل خارج و سوار پیکان اش شد. ماشین هنوز چند قدمی از منزل دور نشده بود که باران گلوله آن را متوقف ساخت! تنها شصت تیر، به آیت و خودروی حامل او خورده بود! اغلب همسایه ها به تصور آنکه جنگ‌ شده، جرات بیرون آمدن از منزل را نداشتند! تلخ تر از همه، روی دادن این واقعه پیش چشم فرزند خردسالش محسن بود که تا سال ها، آثار آن را بر خود داشت. نهایتا مهرانه معلم همسر آیت به کمک یکی از افسران نیروی هوایی، جسم خون آلود او را از ماشین بیرون کشید و رهسپار بیمارستان رویال در پل سید خندان ساخت. آیت در میانه راه جان سپرد!

نماینده پرشور تهران در مجلس اول پس از شهادت، در دهه شصت و به تبع آن دهه هفتاد و بیشتر به دلیل سیطره آنان که مورد تخطئه اش بودند، مسکوت و مغفول بود تا اینکه در سال هشتاد و هشت، ققنوس وار از خاکستر وقایع خرداد ماهِ آن، برخاست!
حکایت همچنان باقی است

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha